محمدطاهامحمدطاها، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه سن داره

فرشته مامان و بابا

خدایا شکررت

1393/4/8 22:39
35 بازدید
اشتراک گذاری

خدایا تو را سپاس میگوییم بابت تمامی نعماتت

خدایا شکرت بابت بزرگواریت و لطف های همیشگیت....

حلول ماه مبارک رمضان بر همگی مبارک....

من که امسال از روزه گرفتن معافم و اولیم ماه مبارک که تو خونه خودمونیم رو همسری باید تنها روزه بگیره...

دوستان عزیز...همه افرادی که اینجارو میخونن تو ماه مبارک رمضان....همه سحرها و افطار ها....شب های قدر برای ماهم خیلی دعا کنین....از همتون التماس دعای مخصوص دارم...

 

مدتی که گذشت اتفاق خاصی نیوفتاد و همگی شاد و مسرور از اینکه من نی نی در راه دارم و هرکسی یه توصیه میکرد و...

پنجشنبه 5 تیر

صبح که از خواب پاشدیم باهمسری رفتیم کرمان دکترزنان که گفت هنوز زوده و قرص فولیک اسید بخور و ماه دیگه بیا سونو...بعدم باهمسری رفتیم یه کتاب نه ماه انتظار و یه کتاب داستانهای عاشقانه خریدیم.

اندکی برای نی نی مون:

فرزند عزیزم تو که نمیدونی من و باباتو حتی اطرافیان چقد خوشحالیم از اینکه چندماه دیگه به دنیا میای....

مامانیت هرروز برات زیارت عاشورا میذاره تو گوش میدی و منم همراش میخونم....

باباییت هرروز برات ایه الکرسی میخونه و صلوات میفرسته....

همیشه برات باصدای بلند که بشنوی سوره یوسف و یس وصافات و واقعه میخونم.....

برات دعای عهد و زیارت ال یاسین و...میزارم و خودم باهاش میخونم.....

مامانیت و باباییت همش باهات حرف میزنن و نوازشت میکنن...

از وقتی که فهمیدیم حضور داری من و باباییت سعی کردیم کاری نکنیم که باعث گناه شه و غیبت و ....هم تعطیل..

از وقتی که فهمیدم حضور داری سعی کردم بیشتر به تو و معنویات برسم و نمازهای سه وعده ام سروقت باشه...

فرزند عزیزمون بخاطر تو از گوشیم دل کندم و زیاد کاری به اینترنت ندارم که اذیت نشی و بیشتر مطالعه میکنم درموردت....

فرزند عزیزمون ایشالا سعی میکنم از این به بعد مخاطبم تو باشی و خاطره هامونو برای تو بنویسم...

و اما میثمم،مرد مهربونم

به معنای واقعی کلمه پر از مردانگی هستی و من از صمیم قلب دوستت دارم...

وای که چقد خوشحال و شادم وقتی میبینم شاد و خوشحالی....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)